Search
دسته‌بندی نوشته‌ها

مهمانی اهداف

دیروز، مهمان جمع هفده نفره‌ای از دوستان بودم که قرار بود در مورد اهداف خود برای سال جدید صحبت کنند. اگر من و یکی دیگر از مهمان‌ها به‌علاوه آقا و خانم میزبان را در نظر نگیریم، متوسط سنی بقیه دوستان،  بیشتر از ۲۵ سال نبود؛ اما جالب این که دقیقاً می‌دانستند که از زندگی خود چه می‌خواهند. این اولین بار بود که در چنین فضایی قرار داشتم و از این‌همه انگیزه و انرژی، سرمست می‌شدم. تصور می‌کنم نسل جوانان امروز که دوران جنگ و انقلاب را تجربه نکرده‌اند و در دهه ایزوله و محصور شصت، کودکی بیش نبوده‌اند، اکنون با برخورداری از ماهواره و اینترنت و سفرها و تماس‌های رایج و ارزان، دید وسیع‌تری به جهان پیرامون خود دارند و حق خیال‌پردازی و آرزوسازی و ترسیم اهداف را برای خود محفوظ داشته و راه رسیدن به آن‌ها را هم شناخته‌اند.

هر چند هنوز محدودیت‌های بسیاری وجود دارد و چه بسا نسل ما برخی منابع را طوری خورده و برده که چیزی برای این نسل نمانده؛ اما مهم این است که ذهن آنان، این محدودیت‌ها را نپذیرفته است. هر چه که هست، آرزوهاشان زیباست:

دختر خانمی که یک رشته دانشگاهی را به خاطر عدم رضایت، عوض کرده و در رشته دیگری تحصیل می‌کند، می‌گوید: «هدف من این است که تا پایان سال جاری، به یک دختر شاد تبدیل شوم، بک‌گراند من حکم می‌کند که من غمگین باشم و هستم، اما ذهن من تصمیم گرفته که خوشحال باشم و خواهم شد».

خانم بغل دستی وی می‌گوید: «من از شرکتی که در آن کار می‌کردم، جدا شده‌ام و به اتفاق چند نفر از مدیران سابق، شرکت خودمان را تاسیس کرده‌ایم. هدف من در سال جدید، زنده ماندن است. زنده ماندن نهال نوپای شرکت در تندباد حوادث سال اول. در کنار آن، هدف شخصی من یادگیری زبان فرانسه است».

خانم میزبان که قلب مهربان و ذهن وارسته‌ای دارد، می‌گوید: «هدف من کمک به بچه‌ها و بزرگسالانی است که به آموزش نیاز دارند و به هر دلیلی به آن دسترسی ندارند».

آقای جوانی که کارمند بانک است می‌گوید: «من در سال جدید از بانک استعفا خواهم داد و کار خودم را شروع خواهم کرد». او حتی مشخصات دقیق کار جدیدش را می‌داند و می‌داند که تا پایان سال، چه خواهد کرد و به کجا خواهد رسید.

جوان مخترع و شکمو و دوست‌داشتنی گروه، نمایش زیبایی داشت. ابتدا چند باتری قلمی را طوری روی میز انداخت که شروع کردند به چرخیدن. سپس نشان داد که چگونه می‌توان تعداد دور در دقیقه را اندازه‌گیری کرد. سپس مدار الکترونیکی ویژه‌ای را نمایش داد و با کمک آن توانست سرعت یک موتور کوچک را به ۱۷ هزار دور در دقیقه برساند. وی ادامه داد که در شرایط خنک کاری ویژه، توانسته سرعت این موتور را به ۶۲ هزار دور در دقیقه برساند (بیش از هزار دور در ثانیه!). هدف وی این است که به رکورد جهانی این موضوع نزدیک شود و تولید صنعتی آن را آغاز کند.

آقای دیگری که انگلیسی را خیلی خوب صحبت می‌کند، گفت: «هدفم این است که لهجه انگلیسی خود را بهبود بخشم و به‌خوبی هیلاری کلینتون صحبت کنم. همچنین روح خود را شست‌وشو خواهم داد و برخی آلودگی‌های ناشی از زندگی امروزی را از آن دور خواهم کرد».

دوست دیگری از آرزوی رفتن به آلمان و کار در زمینه نانو و لیزر صحبت کرد و نفر بعدی، یافتن یک دختر خوب برای ازدواج و یک هدف خوب برای زندگی را به عنوان هدف خود برای سال جدید عنوان کرد. یکی دیگر از دوستان، قرار است که سفرهایی را به روش هیچ هایکینگ تجربه کند و دیگری قرار است که به سربازی برود.

نوبت به من که رسید، چهار هدف مشخص را در چهار زمینه سلامت، علاقه‌مندی‌ها، کار و خانواده اعلام کردم و از دوستان خواستم که به مرز بین آرزو و هدف توجه کنند. بسیاری از جملاتی که به عنوان هدف بیان می‌کنیم، توصیف رسمی‌تری از یک آرزو یا خواسته گنگ و مبهم هستند؛ در حالی که هدف، باید بسیار دقیق و مشخص عنوان شود تا بدون نیاز به تعبیر و تفسیر، به‌سادگی قابل فهم باشد. همچنین هدف باید قابل اندازه‌گیری باشد. باید هر لحظه بدانیم که مقدار عددی هدفی که انتخاب کرده‌ایم چیست تا بتوانیم فاصله خود را تا رسیدن به آن اندازه‌گیری کنیم. اهداف باید واقع‌بینانه و قابل رسیدن باشند. انتخاب اهداف غیر واقع‌بینانه، حاصلی جز افسردگی ندارد. ضابطه آخر که فرصت نکردم برای دوستان بیان کنم این است که اهداف باید قابل زمان‌بندی باشند. این پنج شرط، یک هدف را از یک آرزو یا خواسته یا نیاز یا رویا جدا می‌کند و صورتی واقعی‌تر به آن می‌بخشد.

جلسه با بیان هدف آقای میزبان خاتمه یافت. او گفت: «جوان که بودم هدفم یافتن یک همسر خوب بود. الان می‌گویم من نه تنها به این هدف رسیده‌ام، بلکه همسرم تمام زندگی من است. برای سال جدید، هدفم آموختن زبان انگلیسی است تا با کسانی که از کشورم بازدید می‌کنند به خوبی صحبت کنم».

حسن اطاعت

فروردین ۹۳

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *